فراری بعد از شکستهای پیاپی و نایبقهرمانیهایی که بیشتر مدیون عملکردهای خیرهکنندهی آلونزو بود تا یک زیرساخت محکمی که باید شاکلهی روح فراری باشد، همزمان با وضع قوانین جدید در فرمول یک از سال ۲۰۱۴ و ورود به عصر هیبریدی و توربو، دست به تغییرات گسترده در مدیریت و مغزهای مهندسی تیم زد تا با خرید سباستین وتل آلمانی با ۴ بار قهرمانی جهان، به خاطرات قهرمانیهای پیدرپیش با مایکل شوماخر پرآوازه، رنگ واقعیت بخشد. آخرین جنگندهی فراری که زیر پنجههای وتل و رایکونن خواهد غرید، با کد SF16-H نامگذاری شده است. بنظر میرسد تیم مارانلو با واحد نیروی ارتقا یافته، رفع مشکلات و بهبودهای اساسی در آیرودینامیک عقب خودرو، میتواند امیدهای چند سالهی تیفوسیها به یک خیز بزرگ برای قهرمانی را در این فصل به سرانجام برساند.
بال جلو:
بال جلوی SF16-H نسبت به سلفش SF15-T تغییر ساختاری نداده و مهمترین تقویتهای صورتگرفته، اضافه شدن یک لبه رو به بالا روی صفحهی کناری برای بهبود کنترل آتواش (Out Wash) روی چرخهای جلو، دندانهای کردن کسکید (Cascade) برای تولید جریانهای گردابی قویتر برای بهبود جریان هوای پایدار زیر دماغه، تمام تغییرات در بال جلویی هستند.



همچنین فراری سیستم محور دمیده را حفظ کرده، که در این سیستم بخشی از هوای وارد شده به کانال ترمز چرخ جلو از داخل محور چرخ که درواقع توخالی است، و سرانجام از طریق مهرهی چرخ توخالی به بیرون از چرخ میدمد تا میزان نیروی درگ کاهش یابد، فشار هوا در اطراف چرخ متعادلتر شده و عمکرد سایدپاد (Sidepod) و دیفیوزر (Diffuser) بهبود یابد.

دماغه:
در فصلهای اخیر فلسفهی اصلی در طراحی دماغه، انتقال جریان هوای هرچه بیشتر به زیر دماغه برای افزایش کارایی دیفیوزر و کف (floor) بوده است. در شاسی SF15-T، ایدهی فراری یک دماغهی بلند و سرپهن با کنارههای گرد بود تا هوا به زیر دماغه مکیده شود. اما برای این فصل فرار راهبرد خود را تغییر داده و به جرگهی طرحهای دماغه انگشتی (مثل ویلیامز) پیوسته. این دماغه نوکگرد و سرصاف است و همانند طرحهای ویلیامز و مکلارن به دو لبه امتداد مییابد. پروفیل دماغه در امتداد اتصال به جناحهای اتصالی، صاف و بدوق قوص است. جناحهای اتصالی زاویهی رو به بالا دارند و بطور قابل ملاحظهای کوتاهتر از جناحهای اتصالی مکلارن هستند.

محفظهی راننده:
محفظهی راننده در مجاورت اتصال بازوهای سیستمتعلیق به یکباره پهنتر شدهاست و دوربینها بهمانند مرسدس توسط دو شاخه به بدنه متصلاند.
کابین:
پروفیل ایرباکس دیگر مثلثی نیست و شکل گردتری بهخود گرفته و بنظر میرسد مساحت بزرگتری برای ورود هوا به موتور ICE داشته باشد.

یک بالهی خفاشی درست در بالاترین ارتفاع کابین نصب شده که میتواند به اتصال بهتر هوا در روی بال عقب، بخصوص هوایی که در زمان بسته بودن گاز موتور IC مسدود شده و وارد موتور نمیشود، کمک کند.

سایدپادها:
سایدپادها لاغرتر و زاویهی افول از بالا به پایین آن یکنواختتر شده است. پروفیل دریچهی ورودی سایدپاد افقیتر شده تا برش زیرین عمیقتر شود. دریچههای خنککنندهی متعدد به کنارهی کتف محافظ راننده اضافه شدهاند.

پوشش موتور:
این شاسی پوشش موتور نازکتری دارد و برآمدگی روی سطح آن کمتر است. یکی از نقاط ضعف مهم فراری در فصل پیش، چینش جاگیر اجزای واحد نیرو بود که موجب حجیم شدن قسمت میانی و پشت خودرو و درنیتجه راندمان کمتر دیفیوزر نسبت به رقیبش مرسدس شده بود. ولی اتفاقاً در SF16-H بنظر میرسد نقطه قوت آیرودینامیکی این شاسی جایگذاری هنرمندانه و بسیار تهاجمی اجزای واحد نیرو و گیربکس باشد و این بهبودها را بهوضوح در طراحی سایدپاد، پوشش موتور و بخصوص در اطراف گیربکس، فضای خالی زیر آن و کل قسمت پشت خودرو شاهدیم.

پشت خودرو:
پشت فراری بسیار تحسینبرانگیز است. گیربکس بازطراحی، محفظهی آن کوچکتر و عملا بخش بزرگی در زیر خالی شده و MGU-K بازطراحی، کوچکتر و بهینهتر شده و از عقب موتور احتراق داخلی به کنار موتور احتراق داخلی منتقل شده است تا در عمل یک فضای خالی مناسب زیر گیربکس ایجاد شده و آندرکات (undercut) عمیق و خیرهکننده زیر خروجی هوای داغ و محل اتصال بازوهای سیستمتعلیق ایجاد شود. در نتیجه بخش پایینی پشت خودرو در مجاورت دیفیوز، بسیار بیشتر به پروفیل بهاصطلاح «شیشه نوشابه» –که یک فرم بهینه است– میل کرده است.

این طراحی جمعوجور در پشت خودرو به همراه برش زیرین عمیقتر در سایدپادها و دماغهی انگشتی، باید درنهایت موجب افزایش عملکرد کف خودرو و دیفیوزر شود و داونفورس بیشتر با کمترین درگ تولید شود.
بال عقب:
با اینکه بال عقب طبق قوانین جدید نسبت به فصل گذشته کوچکتر گشته، ولی تقریباً همان ساختار را دارد و برای جبران بخشی از داونفورس از دست رفته، زاویهی حملهی صفحات افزایش یافته است.

سیستمتعلیق:
بزرگترین تغییر در سیستمتعلیق جلو روی داده و برای اولین بار از سال ۲۰۱۱ از ساختار میلهی کششی به ساختار میلهی فشاری بازگشته است. با وجود اینکه ساختار میلهی فشاری ممکن است بهرهی آیرودینامیکی کمتری داشته باشد ولی بدلیل وزن کمتر نسبت به ساختار میلهی کششی، موجب کاهش مرکز ثقل شده و طراح آزادیعمل بیشتری در جایگزینی جرم تعادل خواهد داشت که همگی میتوانند موجب بهبود دینامیک حرکت خودرو شوند. درضمن ساختار میله فشاری رودهولدینگ بهتری نسبت به رقیب خود دارد و میتواند موجب بهبود سایش تایرها گردد که در طی یک مسابقه، کلیدی است. بنابراین انتظار میرود وتل و رایکونن روی کربهای سر پیچها و خروج پیچها اطمینان خاطر بیشتری داشته باشند.

اما مطابق انتظار ساختار میلهی کششی در عقب خودرو حفظ شده و فراری یک کاسهی چرخ کاملاً جدید با بازوهای جناغی بالاییY-شکل بزرگتر و مجاری ترمز ارتقایافته برای دستیابی به داونفورس بیشتر از مجاری ترمزها معرفی کرده است.

زاویهی بین جناغهای فوقانی افزایش زیادی پیدا کرده و میلهی کششی در فاصلهی بسیار دورتری به گیربکس جدید متصل شدهاست و در نتیجه تمام سیستم تورژنبار و فنر و دمپرها به مرکز جرم خودرو نزدیکتر شدهاند.

فراری FH16-H با توربوی آپگرید شده، MGU-K جدید، بهبود محفظهی احتراق و طراحی بسیار جمعوجورتر در عقب شاسی، شالودهی محکمی برای به چالش بردن مرسدس و حفظ فاصله با سایر رقبا طرحریزی کرده و میتوان انتظار داشت با معرفی آپگریدهای بیشتر بخصوص در بال جلو، شاهد سریعتر شدن اسب چموش سرخها در فصل ۲۰۱۶ فرمول یک باشیم.